بازداشت دو فعال جنبش سبز در شیراز: مهندس احمد موسوی و مهندس حسن پور

»موج نو: مهندس سید احمد موسوی و مهندس حسن پور، دو تن از رزمندگان دوران دفاع مقدس و فعالان جنبش سبز در شیراز، دستگیر شدند.

به گزارش کلمه، سید احمد موسوی تاکامی، دبیر اسبق انجمن اسلامی دانشگاه شیراز و فرماندار بوانات در دولت اصلاحات بوده که روز ۱۷ اسفند از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

در همین روز، مهندس حسن پور نیز با یورش نیروهای امنیتی به منزل خود، پس از تفتیش منزل دستگیر شد. کامپیوترهای شخصی این دو نفر نیز توقیف شده است.

» ادامه مطلب

عبدالله ناصری آزاد شد

»موج نو: عبدالله ناصری، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آزاد شد.

به گزارش کلمه، عبدالله ناصری، رییس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، در دوره ی اصلاحات و استاد دانشگاه، عصر امروز از زندان اوین آزاد شد.

وی که ۲۵ بهمن پس از حضور خیابانی مردم به دعوت رهبران جنبش سبز در منزل خود بازداشت شده بود با تبدیل قرار به وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

لازم به ذکر است که روز گذشته دو عضو یازداشتی اخیر سازمان مجاهدین انقلاب، احمد هاشمی و علی باقری آزاد شدند اما از آزادی مهدی تحققی هنوز خبری نیست.

» ادامه مطلب

تماس تلفنی و دلجویی سیدمحمد خاتمی از فرزندان رهنورد و موسوی

»موج نو: سید محمد خاتمی، در تماسی تلفنی با فرزندان میر حسین موسوی از حصر غیر قانونی مهندس موسوی و دکتر رهنورد ابراز تاسف و از خانواده موسوی دلجویی کرد.


به گزارش کلمه، سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق کشورمان، در تماس تلفنی با دختران موسوی و رهنورد ضمن ابراز تاسف از اتفاقات اخیر و دعوت ایشان به صبر و پایداری اظهار داشت: با حصر غیر قانونی فرزند معنوی امام(ره) و همسر مبارز و عالم ایشان با اتهام های واهی هر روز ضربه ای جدید به انقلاب وارد می شود.


وی دراین تماس تلفنی با تاکید بر صداقت میرحسین و دلبستگی ایشان برای بازگشت به ارزشهای انقلاب، ابراز امیدواری کرد هر چه زودتر این مسائل حل شده و دوباره همه با هم برای رسیدن به اهداف خیرخواهانه ی خود برای میهمن عزیزمان ایران، تلاش کنیم.

» ادامه مطلب

سایت تحلیلی خبری موج نو فیلتر شد

»موج نو: سایت تحلیلی خبری موج نو از ساعت 15/51 روز یک شنبه 16 اسفند در داخل ایران فیلتر شده است.
» ادامه مطلب

جمعی از فعالان جنبش سبز: میدان انقلاب تا پاستور را دهم اسفند گلباران کنیم

»موج نو: جمعی از فعالان جنبش سبز با صدور بیانیه ای از هموطنان عزیز دعوت کرده اند که سه شنبه، دهم اسفند ماه همزمان با تظاهرات مردم در حمایت از رهبران جنبش سبز، در حرکتی نمادین و هماهنگ میادین منتهی به خانه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را از میدان انقلاب تا میدان پاستور و از میدان پاستور تا کوچه اختر گلباران کنند.

به گزارش کلمه، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است :

جنبش سبز حرکتی در امتداد تلاش یکصد ساله مردم ایران برای تحقق دمکراسی و آزادی در میهن است که با پایبندی به اصول و ارزشهای بنیادین انسانی، اخلاقی و دینی و ایرانی تاکنون طی مسیر کرده است. این جنبش مدنی که با حماسه بی نظیر راهپیمایی سکوت ۲۲ خرداد ۸۸ رخ نمایاند،از ابتدا همواره حرکت در چارچوب موازین مبارزه مدنی و ضدخشونت را رعایت کرده است. حماسه ای که با آن اتحاد و روحیه حق طلبی مسالمت آمیز خود جهان را به حیرت واداشت.


همراه بزرگ جنبش سبز میرحسین ، نیز بارها بر ضد خشونت بودن این جنبش تاکید کرده است، مخصوصا آنجا که می گوید :”خشونت چاره ساز نیست. همگی از در مسالمت وارد شوید. خشم مرکبی است که سوار خود را به زمین می‌زند. درمقابل رفتارهای زشت امنیتی و تحریک‌های مدوام تبلیغاتی مردم حق دارند عصبانی شوند، اگرچه این حقانیت تغییری در تبعات خشم آنان ایجاد نمی‌کند. ما به اندازه‌ای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوشش‌هایمان نتیجه می‌گیریم و اگر به سوی تندروی‌های بی‌‌دلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم.”


حال که اقتدارگرایان، با حصر سران جنبش به خیال خود گامی دیگر در راه سرکوب و خاموش کردن این جنبش عظیم مردمی برداشته اند، ما نیز بار دیگر قدرت همدلی و همراهی مان را، این بار به مناسبت سالروز تولد میرحسین موسوی با گلباران کردن خیابان محل زندگی وی و همسرش به نمایش خواهیم گذاشت.


ما جمعی از فعالان سبز اندیش از شما هموطنان عزیز دعوت میکنیم سه شنبه، دهم اسفند ماه در حرکتی نمادین و هماهنگ میادین منتهی به خانه میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را از میدان انقلاب تا میدان پاستور و از میدان پاستور تا کوچه اختر گلباران کنید.

همچنین از فعالان جنبش سبز دردیگر شهرها نیزدعوت می کنیم که مکانی را برای گذاشتن گل در شهر خود تعیین کنند. ما با گذاشتن گل هایمان در هرگوشه شهر، به مناسبت زادروز میرحسین موسوی ،فضای ایران راعطرآگین خواهیم کرد.


باشد که در این حرکت نمادین ، قدرت همدلی شما هموطنان سرافراز، بار دیگر لرزه بر اندام اقتدارگرایان افکند و حقانیت جنبش مردمی سبز دلهای سیاه شان را به دادگاه وجدان فرخواند

جمعی از فعالان جنبش سبز

» ادامه مطلب

سیزده روز بی خبری مطلق از باقر اسکویی؛ مسئول شاخه جوانان اعتماد ملی

»موج نو: بنا به گزارش منابع خبری، سید باقر اسکویی که بارها برای زندانی شدن دانشجویان و جوانان اعتراض کرده و موضع گیریهای متعدد و شجاعانه ای کرده بود؛ اینک خود قربانی زندان بوده و در شرایطی نامعلوم بسر می برد و حدود دو هفته است کسی از وضعیت سلامتی او اطلاعی ندارد.


به گزارش تحول سبز؛ ۲۵ بهمن ماه، نیروهای امنیتی با یورش به منزل رئیس شاخه جوانان و دانشجویی حزب اعتماد ملی، پس از بازرسی منزلش، وی را بازداشت کردند. باقر اسکویی حدود دو هفته است در بازداشت بسر می برد و در طی این مدت هیچ خبری از او نشده است.


باقر اسکویی از فعالین سابق دفتر تحکیم وحدت است که دبیری انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت، دبیر کمیته دفاع و صیانت از دانشگاهیان و تشکلهای دانشجویی ریاست ستاد جوانان و دانشجویان مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری دهم، رئیس شاخه جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی و مشاور مهدی کروبی در امور جوانان و دانشجویان را در کارنامه خود دارد.


پس از دستگیری باقر اسکویی؛ سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی ، با صدور بیانیه ای بازداشت وی را به شدت محکوم کرد وبا خطاب قرار دادن مقام رهبری خواستار صدور دستور پیگیری و آزادی باقر اسکویی شدند.
در بخشی از بیانیه‌ی سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی که در سایت سحام نیوز منتشر شده بود ؛ آمده است:” سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی بازداشت سید باقر اسکویی،فرزند شهید سید محمد اسکویی از شهدای بزرگوار هشت سال دفاع مقدس را به شدت محکوم نموده و خواهان آزادی هرچه سریعتر وی می باشد، همچنین سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی از رهبری انقلاب و تمامی مسولینی که هنوز به حرمت خون شهدا و آرمانهای والای آنان اعتقاد راسخ دارند درخواست می نماید دستور پیگیری صادر نموده تا بدین وسیله نیز از خانواده محترم شهدا که بدین شکل مورد هتک حرمت و اتهام ناروا قرار میگیرند نیز دلجویی شده و مورد تفقد قرار گیرند،امید است که درخواست جمعی از جوانان و دانشجویان جهت رهایی بر حق این عزیز بزرگوار از بند، مورد توجه مسولین، نهادها و سازمانهای ذیربط قرار گیرد.”


گفتنی است؛ باقر اسکویی پس از برگزاری انتخابات سال ۸۸ که به عنوان رئیس ستاد جوانان و دانشجویان مهدی کروبی در انتخابات فعالیت می کرد، در ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شده بود.


به گزارش سایتهای خبری؛ باقر اسکویی همچنین چندین بار به دفتر پیگیری امنیت کشور احضار شده بود.
سید باقر اسکویی که بارها برای زندانی شدن دانشجویان و جوانان اعتراض کرده و موضع گیریهای متعدد و شجاعانه ای کرده بود؛ اینک خود قربانی زندان بوده و در شرایطی نامعلوم بسر می برد و کسی از وضعیت سلامتی او اطلاعی ندارد!

» ادامه مطلب

حضور سعید حجاریان در جشنواره موسیقی فجر، سبب خروج مقامات دولتی از سالن شد

»موج نو: در چهارمین شب جشنواره موسیقی فجر، حضور سعید حجاریان و تشویق های مداوم حضار، سبب خروج مقامات دولتیِ حاضر در سالن و عدم بازگشت مجدد آنها به سالن اجرای جشنواره شد.

به گزارش جرس شامگاه پنج شنبه ۵ اسفندماه، چهارمین شب جشنواره موسیقی فجر در حالی به پایان رسید که تالار وحدت، میزبان ارکستر ملی بود. ارکستری که پس از دو سال وقفه برای اولین باربه روی صحنه می رفت و اینبار به جای فرهاد فخرالدینی هفتاد و سه ساله، بردیا کیارس سی و یک ساله آنرا رهبری می کرد.

گفتنی است فرهاد فخرالدینی پس از انتخابات پر حاشیه سال گذشته دیگر حاضر به رهبری ارکستر نشد و در این دو سال تنها به سکوت بسنده کرد.

در ادامه این گزارش آمده است: ارکستر ملی در حالی به روی صحنه رفت که مقامات دولتی چون معاونت هنری وزارت ارشاد "حمید شاه آبادی " به همراه سرپرست دفتر موسیقی "علی ترابی" و"بابک رضایی" مدیر اجرایی جشنواره شخصا در سالن حاضر شدند. اما این حضور به درازا نینجامید، چرا که پس از اجرای نینوا، اثرحسین علیزاده، سعید حجاریان، از جانبازان دوران اصلاحات، با واکر وارد سالن شد و درهمان بدو ورود، حضار بطور یکپارچه با کف زدنهای خود وی را مورد استقبال قرار دادند به نحوی که کلیه صاحب منصبان حکومتی مجبور به ترک سالن شدند و دیگر بازنگشتند.

» ادامه مطلب

منابع غير رسمي: کروبی و موسوي به یک خانه امن دراطراف تهران انتقال داده شده‌اند

»موج نو: درحالی که خبرهای ضدونقیضی طی روزهای گذشته از حصر خانگی تا زندانی کردن دو رهبر مخالف دولت، مهدی کروبی و میرحسین موسوی، خبر داده‌اند، یک منبع مطلع به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفت که این دو معترض سیاسی در حصرخانگی نبوده و هم اکنون به یک «خانه امن» در اطراف شهر تهران منتقل شده‌اند.

منبع یاد شده خبرهای منتشر شده مبنی بر ضرب و شتم افراد یاد شده را که در برخی خبرها آمده بود را غیر‌صحیح خواند. این منبع گفت که مکان یاد شده زندان نیست. هنوز هیچ منبع رسمی مسوولیت بازداشت غیررسمی دو رهبر اصلاح‌طلبان ایران را به عهده نگرفته است. به علاوه در بدعتی تازه بدون آن‌که مخالفان سیاسی احضار شده باشند و یا تفهیم اتهام شده باشند به صورت مخفیانه بازداشت می‌شوند و ارتباط آن‌ها با دنیای خارج قطع می‌شود. برخی گزارش‌هایی دریافتی توسط کمپین حاکی از آن است که سپاه پاسداران مسوولیت نگه‌داری از دو رهبر معترض سیاسی را به عهده دارد. ساعاتی پیش و درحالی که طی روزهای گذشته گمان می‌رفت که مهدی کروبی یک از رهبران مخالف دولت در خانه خود تحت بازداشت است یکی از اهالی محله وی به کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفته بود که در کوچه وی دیگر ماموری وجود ندارد.

این منبع محلی به کمپین گفت: «‌مطمینم که آن‌ها دیگر درخانه‌شان نیستند. شیشه‌ها همه شکسته و کسی در خانه نیست.» او با تشریح منطقه مسکونی که در آن مهدی کروبی ساکن است گفت: «‌منطقه فرمانیه دیباجی شمالی به دلیل این‌که سفارت‌های زیادی را در خود جای داده است دارای امنیت بالایی است و مرتب گشت وجود دارد. خیلی از مقامات هم در این منطقه زندگی می‌کنند. دیشب وامروز خانه کروبی به شدت ساکت و خالی از هر ماموری به نظر می‌رسید و هیچ ماموری برخلاف دیروز و روزهای قبل دیده نمی‌شد


این منبع محلی به کمپین گفت:«‌با توجه به این‌که محل منزل مهدی کروبی در میان چنین تراکمی از سفارت‌خانه‌ها وجود دارد نیروهای لباس شخصی بدون ایجاد محدودیت از سوی پلیس چندین بار بمب صوتی در خانه انداختند طی روزهای گذشته و آسایش همسایگان را از بین برده‌اند و هیچ‌کس هم کاری نمی‌تواند بکند.

دیروز کوجه مملو از نیروهای کلانتری بود اما امروز هیچ خبری نبود و شایعه دستگیری هم در شهر پیچیده شده است. پیش از این فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در یک نامه سرگشاده از خاموش بودن چراغ‌های منزل پدر و مادرشان در سه شب متوالی خبر داده بودند. یک شاهد عینی از منطقه پاستور نیز به کمپین گفته است که هیچ رفت و آمدی حتا برای انتقال مواد غذایی به داخل کوچه اختر که از شب‌های گذشته با دو در آهنی ورودی آن مسدود شده است‌، مشاهده نشده است.

» ادامه مطلب

صفحه فيس بوك 10اسفند به مناسبت راهپيمايي سراسري؛ راه اندازي شد

»موج نو: پس از انتشار بيانيه چهارم تشكيلات راه سبز اميد در خصوص دعوت به راهپیمایی در اعتراض به حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز، صفحه فيس بوك مربوط به آن راه اندازي گرديد.

آدرس صفحه روي فيس بوك:

http://www.facebook.com/10Esfand

» ادامه مطلب

بیانیه شماره ۴ شورای هماهنگی راه سبز امید؛ فراخوان راهپیمایی 10 اسفند

»موج نو: شورای هماهنگی راه سبز امید با انتشار بیانیه ای و در پاسخ به فراخوان جوانان، تشکل های سیاسی واجتماعی از مردم دعوت کرد تا در روز ۱۰ اسفند که همزمان با شب تولد میر حسین موسوی است، در اعتراض به حصر و زندان خانگی غیر قانونی همراهان مردم ایران، از میدان امام حسین تا میدان آزادی در تهران و در تمام میادین اصلی در شهرستانها فریاد” یا حسین میرحسین”،” یا مهدی، شیخ مهدی” را طنین انداز کنند.

متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی هشدار شبکه های اجتماعی، تشکلهای سیاسی جنبش سبز و بویژه جوانان پرشور اصلاح طلب به اقتدار گرایان حاکم بر کشور برای رفع حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان ، شورای هماهنگی راه سبز امید در همراهی با این خواست مشروع و قانونی همگان را دعوت می نماید که دراعتراض به ادامه حصر و زندان خانگی رهبران جنبش روز سه شنبه ۱۰ اسفند، که مصادف با شب تولد میر بزرگوار جنبش است، از ساعت ۵ بعداز ظهر دست به تجمع و راهپیمایی از میدان امام حسین بسوی میدان آزادی با شعارهای «یا حسین ، میرحسین» و « یا مهدی ، شیخ مهدی» زنند و بدین وسیله صدای خود را برای آزادی رهبران سبزمان به گوش حاکمیت برسانند. در شهرستانها تظاهرات در میادین و خیابانهای اصلی برگزار خواهد شد.

در صورتی که صدای اعتراض ما شنیده نشود و حصر و زندان خانگی غیرقانونی رهبران ادامه یابد, علاوه بر راه کارهای مناسب دیگر که شورا در اطلاعیه های بعدی خود پیشنهاد خواهد کرد, از هم اکنون همراهان سبز ر ا دعوت به تجمعات اعتراضی غیر متمرکز در سراسر کشور در روز ۲۴ اسفند می کنیم و در همه این ایام از باورمندان به جنبش سبز خواهانیم که به آگاهی بخشی هرچه بیشتر در درون جامعه پرداخته و با صبر و استقامت و در صفوف هماهنگ در مقابل سختی ها و ناملایمانی که از سوی اصحاب قدرت و کودتا برای تداوم وضعیت نامطلوب کنونی وتحمیل استبداد اعمال می شود راه عبور بسوی آینده و فردای بهتر را برای همه ایرانیان باز نمایند و مطمئن باشند که سنت الهی و تقدیر تاریخ بر پیروزی حق طلبان و عدالت خواهان قرار دارد.

شورای هماهنگی راه سبز امید

۸۹/۱۲/۵

» ادامه مطلب

خیانت نیجریه بعد از وام یك میلیارد دلاری ایران

»موج نو: تنها دو رو روز پس از آنكه سفیر نیجریه درتهران از وام یك میلیارد دلاری ایران به این كشور خبر داد ، وزیر خارجه این كشور در یك اقدام گستاخانه مدعی تخلف ایران از قوانین بین المللی شد.

به گزارش رویترز وزیر خارجه نیجریه گفت محموله تسلیحاتی كه سال گذشته از یك كشتی ایرانی كشف شد غیر قانونی صادر شده ‌است.

اُدئین آجوموگوبیا، وزیر خارجه نیجریه، روز پنج‌شنبه در این زمینه به خبرگزاری رویترز گفت: «ما جزئی از جامعه بین‌الملل هستیم و قطعنامه‌ای را امضا كرده‌ایم كه تحریم‌ها را تأیید می‌كند و یكی از این قطعنامه‌ها مربوط است به حمل‌ونقل سلاح و مهمات از ایران.مقصد این محموله چه نیجریه بوده ‌باشد، چه گامبیا، و چه هرجای دیگر، فرقی نمی‌كند و این محموله غیر قانونی بود و به این خاطر ما وظیفه داشتیم بر اساس قانون بین‌الملل و تعهدمان به سازمان ملل همان كاری را بكنیم كه انجام دادیم.»

با این حال، وزیر خارجه نیجریه گفت كه نیجریه و ایران هنوز روابط خوبی را حفظ كرده‌اند و به همكاری نزدیك در زمینه پروژه‌های اقتصادی به‌ویژه در حوزه توسعه نیروی برق نیجریه ادامه می‌دهند. آجوموگوبیا به رویترز گفت: «تا زمانی كه این كشور كاری علیه منافع ملی ما نكند ما روابط خود را با هر كشوری كه خواهان پشتیبانی از ما در جهت منافع مردم نیجریه ‌است حفظ می‌كنیم.»

» ادامه مطلب

بیانیه جبهه مشارکت ایران اسلامی در محکومیت زندان خانگی غیرقانونی رهبران جنبش سبز

»موج نو: جبهه ی مشارکت ایران اسلامی در بیانیه ای حصر غیر قانونی رهبران جنبش و همسرانشان را محکوم کرده و هشدار داده است: در حالی که مردم عزیز همواره کوشیده اند در کمال آرامش و با روش های مدنی و مسالمت آمیزخواسته های مشروع و قانونی خود را بیان دارند پاسخی جز سرکوب و خشونت نگرفته اند. این بدان معناست که کودتاگران اقتدارگرا تداوم حاکمیت غیر قانونی خود را جز با رادیکال و تند کردن فضای کشور ممکن نمی دانند، و به همین دلیل مسئولیت رخداد هرگونه حادثه ناگواری خواسته یا ناخواسته بر گردن آنهاست و در کارنامه ی آنها ثبت می شود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نوروز متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حصر ناجوانمردانه و غیر قانونی رهبران سربلند جنبش سبز، مهندس میرحسین موسوی و حجه الاسلام و المسلمین کروبی، کوششی دیگر بر سرپوش گذاشتن برعمق بحرانیست که کودتاگران را احاطه کرده و در خود فرو برده است. آن ها با این اقدامات گمان می کنند می توانند جنبش سبز ملت ایران در نفی استبداد و بی قانونی را سرکوب کنند. ملت سربلند ایران که در طول دو سال گذشته اراده مصمم خود را در تغییر مناسبات ظالمانه و استقرار حاکمیت مردم سالارانه واقعی نشان داده اند اینک به حق نگران سلامت رهبران عزیز خود هستند و در صورتی که پاسخ مناسبی به این نگرانی و در جهت رفع آن نبینند حق خود میدانند تا به هر نحو حمایت خود را از رهبران خود، آقایان موسوی و کروبی ابراز دارند و انزجار خود را از رفتار غیر قانونی قوه قضائیه و نهادهای امنیتی وانتظامی عامل اعلام دارند.

در حالی که مردم عزیز همواره کوشیده اند در کمال آرامش و با روش های مدنی و مسالمت آمیزخواسته های مشروع و قانونی خود را بیان دارند پاسخی جز سرکوب و خشونت نگرفته اند. این بدان معناست که کودتاگران اقتدارگرا تداوم حاکمیت غیر قانونی خود را جز با رادیکال و تند کردن فضای کشور ممکن نمی دانند، و به همین دلیل مسئولیت رخداد هرگونه حادثه ناگواری خواسته یا ناخواسته بر گردن آنهاست و در کارنامه ی آنها ثبت می شود.

جبهه مشارکت ایران اسلامی با محکوم کردن حصر و زندان خانگی غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی وابراز نگرانی شدید از سلامت آنها و همسران مکرمه شان، مسئولیت همه ی عواقب این اقدام را متوجه مسئولین اصلی کشور می داند و از حق مردم در ابراز نگرانی از این اقدام در همراهی با شورای هماهنگی راه سبز امید در پی گیری رفع حصر و زندان این عزیزان حمایت می کند.

جبهه مشارکت ایران اسلامی

۶/۱۲/۸۹

» ادامه مطلب

خانواده های زندانیان سیاسی :حصر همراه همیشگی مان، زهرا رهنورد را تحمل نمی کنیم

»موج نو: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با صدور بیانیه ای ضمن اعلام اینکه زهرا رهنورد همراه همیشگی و مهربان خانواده های زندانیان سیاسی در همه بیست ماهه گذشته بوده است، نوشته اند :«ما خانواده‌های زندانیان سیاسی، با محکوم کردن شرایط غیرانسانی حاکم بر دکتر رهنورد و مهندس موسوی و مهدی و فاطمه کروبی، خواهان پایان یافتن حصر و بازداشت خانگی آنان هستیم و اعلام می‌کنیم، ادامه بازداشت این عزیزان، بی‌شک با پاسخ مناسبی از سوی خانواده‌های زندانیان سیاسی مواجه خواهد شد. ما که در طول ۲۰ ماه گذشته هرگز لحظه‌ای در برابر ظلمی که بر عزیزانمان رفت، ساکت نبوده‌ایم، این بار نیز زندانی بودن همراه همیشگی و صدیق مان، دکتر رهنورد، را تحمل نمی‌کنیم.»

به گزارش کلمه، متن بیانیه خانواده های زندانیان سیاسی به شرح زیر است:

اکنون بیش از ۲۰ ماه از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ می‌گذرد، ۲۰ ماه است که هر شب با آرزوی آزادی عزیزانمان سر بر بالین گذاشته‌ایم و روز را با امید فردای بودن با آنها شب کرده‌ایم. ۲۰ ماه است که چشممان بر چهارچوب در خانه خشک شده است که روزگار اسارات و دوری تمام شود و دوباره خانه مان، رنگ با هم بودن بگیرد. دوباره خانه، خانه شود برایمان.

دریغ.. دریغ.. که در این روزها و شب‌های سخت، که درد دوری از عزیزانمان، درد شکنجه‌ها و سختی‌هایشان، آتش بر جانمان می‌زد، هیچ مقام مسئولی به نام انسانیت و دین هم که شده، نگاهی بر شرایط ما نیانداخت و حالا دومین بهار از راه می‌رسد و چشم‌های منتظر ما هم‌چنان بی‌قراری می‌کند در برابر دیوارهای زندان… باز بهار می‌آید و خانه‌ی ما از بهار تهی است.

اما این روزها، خبر حبس شدن یکی از همراهانمان بیش از پیش آزارمان می‌دهد. زنی که در این ۲۰ ماه، یک روز از یادمان غافل نبود. با حضورش، با حرف‌هایش و با امیدهایش دل‌هایمان را گرم می‌کرد و می گفت از پس زمستان طولانی، حتما بهار می‌آید.

و چه چیز برای خانواده‌های زندانیان، با ارزش‌تر از اینکه بدانند، کسی یا کسانی همواره به یاد روزگار سخت آنها هستند . دکتر زهرا رهنورد، برای خانواده‌های زندانیان سیاسی، در ۲۰ ماه گذشته، چنین همراه صدیقی بود. که هر بار قدم‌های پر مهرش را به خانه‌های ما می‌گذاشت و در نبود عزیزانمان، دلداری مان می‌داد. او که لحظه‌ای از یاد کسانی که عمرشان را در زندانها سپری می‌کنند، غافل نبود.

این در حالی بود که خود در این مدت به عنوان خانواده زندانی سیاسی، هرگز از زندانیان خود( شاهپور کاظمی و صالح نقره‌کار) سخنی به میان نمی‌آورد. نوشتن ده‌ها نامه برای زندانیان سیاسی و دعوت آنان به صبر و استقامت و اولویت قرار دادن مساله زندانیان سیاسی از جمله کارهایی بود که در طول ۲۰ ماه گذشته، هرگز در انجام آنان درنگ نکرد و چه بسیار خانواده‌ها و زندانیانی که با شنیدن پیام او به ادامه راه دلگرم می‌شدند.وی همچنین در این مدت دهها نامه خطاب به مسوولان قضایی کشور نوشت و بارها از آنها درخواست کرد که همه زندانیان سیاسی بویژه زنان زندانی را فوری آزاد کنند.

امروز دکتر رهنورد، با سابقه سال‌ها مبارزه در راه آزادی، به زندان جهل کسانی گرفتار آمده که حضورش را بیش از بر نمی‌تابند. امروز دکتر رهنورد، در حصر خانگی، شرایط زندان را تجربه می‌کند و ما با چشم‌هایی نگران، بیرون درب خانه‌اش، روزها را می‌شماریم برای لحظه‌ای که دوباره پا در خانه‌هایمان بگذارد.

ما خانواده‌های زندانیان سیاسی، با محکوم کردن شرایط غیرانسانی حاکم بر دکتر رهنورد و مهندس موسوی و مهدی و فاطمه کروبی، خواهان پایان یافتن حصر و بازداشت خانگی آنان هستیم و اعلام می‌کنیم، ادامه بازداشت این عزیزان، بی‌شک با پاسخ مناسبی از سوی خانواده‌های زندانیان سیاسی مواجه خواهد شد. ما که در طول ۲۰ ماه گذشته هرگز لحظه‌ای در برابر ظلمی که بر عزیزانمان رفت، ساکت نبوده‌ایم، این بار نیز زندانی بودن همراه همیشگی و صدیق مان، دکتر رهنورد، را تحمل نمی‌کنیم.

جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی

» ادامه مطلب

رنجنامه فرزندان موسوی و رهنورد: این درد را کجا فریاد بزنیم

»موج نو: فرزندان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، از رهبران جنبش اعتراضی سبز، در نامه ای شرح درد و رنجی را که در این دو هفته بی خبری از پدر و مادر بر آنها رفته، روایت کرده اند. آنها در نامه خود توضیح داده اند که آخرین تماس با پدر و مارشان مربوط به غروب ۲۵ بهمن ماه بوده است و از آن روز بارها و بارها به کوچه اختر که خانه پدری شان در آن واقع است رفته اند و جویای سلامت پدر و مادر خود شده اند اما جز توهین، پرخاشگری، فحاشی و یا بی اعتنایی ندیده اند.

دختران موسوی و رهنورد در رنجنامه ی خود نوشته اند که وقتی از ماموران مستقر در اطراف کوچه اختر پرسیده اند که پدر و مادرمان کجا هستند، به آنها گفته اند که به شما چه ربطی دارد؟ و وقتی می پرسند براساس کدامین حکم قانونی پدر و مادر را در حصر کرده اید باز هم پاسخ شنیده اند که به شما چه مربوط؟

آنها در نامه خود نوشته اند که به تازگی حتی پشت در بزرگ و سیاه فلزی که ابتدای کوچه اختر نصب شده، یک در بزرگ آهنین نیز نصب کرده اند و اکنون معبر ورودی خانه میرحسین با دو بزرگ فلزی محافظت می شود.همچنین توضیح داده اند که به نظر می رسد که چراغهای خانه پدری شان خاموش است.

فرزندان میرحسین و رهنورد با تاکید بر اینکه هیچ اطلاعی از شرایط زندگی، غذا و سلامت پدر و مادرشان دردست نیست و اکنون هیچ راهی برای ورود به کوچه اختر و خانه پدری ندارند، نوشته اند:

«روزی خیابان پاستور. کوچه اختر برای ما خانه اولمان بود. پر از سادگی و صفا و مهربانی و احترام ! ۱۱۰۰ متر نبود! قصر هم نبود! یک خانه دوست داشتنی قدیمی با گلها و درختهایی که پدری شاعر و نقاش کاشته بود با عطر پرده کعبه که از لای قرآن جانماز پدر می آمد و خانه ای آکنده از مهر و شور و جنبش مادر . امروز خیابان پاستور، کوچه اختر را با دیوار فلزی حصر کرده اند. حصاری غیر قانونی که هیچ از پشت آن اطلاع نداریم.»

دختران موسوی و رهنورد در بخش دیگری از نامه ی خود چند ین سوال طرح کرده اند:«آنها چه کرده اند؟ جز طلبیدن حق؟جوابش فحاشی و بی احترامی است؟ جواب هشت سال نشسته خوابیدن پدر در سالهای جنگ، مبارزه درسالهای جوانی و میانسالی و پیری دلسوزی این است؟ چه بی رحم است و فراموشکار این روزگار! که این تنها قسمت پدر و مادر ما نیست که سهم مادران و پدران دردمند بسیاری است که پاسخ حق جویی خود را چنین ناجوانمردانه دریافته اند. و گلوله ها و تازیانه ها بیش از درد ما راوی این داستان تاثر برانگیزند.

به گزارش کلمه، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

به نام حق

آخرین بار که دیدیم شان دو هفته پیش بود، دور هم بودیم نه اینکه دلشاد که همهمه حزن و درد آسیب خوردگان این سالها جایی برای شادی ما باقی نگذاشته بود امامهر مادری و پدری انقدر نزدیکمان بود که باور نمی کردیم که تنها سه روز بعد از ما دریغ شود این همه لطف.

غروب ۲۵ بهمن آخرین بار صدای مادر را شنیدیم، از پشت تلفن . یک خودروی ون کوچه اختر را بسته بود. فکر کردیم موقتی است شاید…فکر کردیم مگر می شود ۱۳ روز پشت دری ایستاد و به انتظارصدایی و اشاره ای که مادر و پدر هنوز هستند، زنده هستند، سالم هستند و دری و درهایی که هیچ وقت گشوده نشوند و چراغ های خانه ای که روشن نشوند دیگر.

یک هفته پیش به سراغشان رفتیم. خودروی ون به شکلی پارک شده بود که از کنارش یک کاغذ هم رد نمی شد. مردانی که از خودرو پیاده شدند، نقاب داشتند. آدامس می جویدند و در جواب سوال ما که براساس کدام حکم فرزندانی را ازدیدن پدر و مادرشان محروم می کنید، پرخاش کردند: «به شما چه مربوط که حکم کجاست؟از کجاست؟از طرف کیست؟پرسیدیم در خودروی ون چند نفر هستید؟باز هم پرخاش که به شما چه مربوط؟ پرسیدیم شیشه های خودروی تان چرا سیاه است؟گفتند به شما چه مربوط؟»

واقعا به ما چه مربوط بود که پدر و مادرمان کجا هستند؟! به فاصله تنها ۷۲ ساعت، آنقدر غریبه شده بودیم!

تکیه زدیم به ماشین. غروب هم رسید.مردان نقاب دارمی پاییدند ما را.توی صورتمان زل می زدند و می کاویدند و جوابی هم نمی دادند. تاریکی شب که رسید چراغی روشن نشد. خانه همچنان تاریک و تاریک تر می شد.هیچ نشانی از زندگی هم نبود. نه صدایی…نه حتی کیسه زباله ای کنار در.

محافظان را هم مرخص کرده بودند. بازگشتیم. چند مرد هم دنبالمان. از بن بست اختر تا فروردین، سر پاستور پشت سر ما می آمدند. با فاصله ای آنقدر اندک که لابد صدای مان را بشنوند.

فردا شب بازگشتیم.این بار از سر کوچه ی خورشید، کوچه ی کناری هم راه مان ندادند. در جواب سوال های معمول که هر فرزند نگرانی حق پرسیدن دارد یا سکوت کردند یا پرخاش.

باران می بارید و روشنایی خیابان پاستور فقط برق های دستگاه جوشکاری بود. همان که دری به سیاهی این روزهایمان را سر کوچه اختر جوش می داد. از پیاده روی مقابل که رفتیم ببینیم چه می گذرد، دو مرد مانع شدند. توهین کردند. گفتند یک سال شما تاختید و حال نوبت ماست. بازهم مردان نقاب داشتند.علاوه بر خودروی ون، دری بزرگ و آهنی. بدتر از میله های زندان سر کوچه جوش می دادند.
می گفتند: حقشان است و ما نمی خواستیم بحث سیاسی کنیم. ما تنها فرزندانی نگران بودیم. گفتند این یک سال هم اگر کشتیم، خوب کردیم که کشتیم. ما کشتیم ، چون آنها را که کشتیم، آدم نبودند. صورت ندا و سهراب و محسن روح الامینی مقابل چشمانمان آمد. و باز صورت و صورت به خون غلتیده یاران دیگر وعلی و خانواده اش.

ناله های مادرانه در گوشمان می پیچید. و صبر دردمندانه عمه بر پیکر علی و مادران بر مزارها. این چه کسی بود که می گفت آدم نبودند، آنها را که کشتیم! گفت : «الله اکبر گفتن هایتان هم دروغ است.»گفت و گفت و گفت. اسلحه نشانمان دادند و باز هم راندند ما را.

در جواب اصرار ما برای خواستن دلیلی، گفتند «زنگ می زنیم نیروی انتظامی بیاید و همه شما را ببرد. »در آن خیابان بلند، گویی درختان بی برگ فریاد می زدند به کدامین گناه؟ فریاد می زدند که دختران آب و آتش را پدر و مادری از جنس کوه و سرو و گلهای یاس سالهاست که از ترس رهانده اند.

بچه ها بی تابی می کردند.کودک دو ساله می خواست به عادت معهود فاصله کوتاه کوچه خورشید و اختر را بدود و اسم پدربزرگش را صدا کند و آن لبخند دردمند و بیگناه و آن دستهای گرم و مهربان در آغوشش بگیرد . بهانه می گرفت.آن دیگری ،هفت ساله، گوشه ای کز کرده بود و ابراز دلتنگی می کرد و می گریست. دوربین هایشان مدام از این صحنه ها عکس می گرفت .تا حتی کودکانمان نیز بسان دشمنی در دفترشان برای تهدید و روز مبادا گنجانده شوند!

بازهم چراغی توی خانه روشن نبود.هیچ نشانی که دلگرم مان کند که پدر و مادرمان هنوز توی خانه هستند، اگرچه محصور و به ناحق … و صحبت از حق چه این روزها دشوار است!

به مامورانی که مانع ورود ما شده بودند گفتیم که می خواهیم تا سر کوچه برویم . گفتند می خواهید کوچه را ببینید که چه؟ اصلا کوچه چه مفهومی دارد ؟ گفتیم کوچه ی اختر یعنی خانه ی پدر و مادر.خانه ی ما . کوچه یعنی ردپای خسته مادری که به اندازه تمام جهان درد داشت . پدری که دلش برای فرزندان ایران می تپید . برای ما یعنی تمام لحظات امنیت.یعنی بهشت. یعنی بوی خدا، یعنی عطر یاس های کنار جانماز پدر، یعنی درد مشترک.

آن شب به تلخی و سنگینی گذشت…

آن لحظه نفرین هم نکردیم .به ما گفت بودند نفرین نکنید که این جهان آه کشیدیم. خدا ناظربود. ناظر این ظلم و بی منطقی. ناظر تپیدن دل های مضطرب ما، بی تابی بچه های کوچمکان توی سرمای شبانگاهی زمستان.

دو شب ما که دستمان از همه جا کوتاه بود و نمی دانستیم دادمان را از کدام بی داد گری بخواهیم نیمه شب عازم خیابان پاستور شدیم.
دری غول پیکر و سیاه سر کوچه گذاشته بودند. با یک محفظه کوچک که آن هم بسته بود و در از بیرون قفل شده بود . از گوشه در می دیدم . سه ماشن توی کوچه پارک شده است بعد از در زدن های طولانی مردی با نقاب از پشت در گفت چه می خواهید؟

چه می خواستیم جز خبری، نشانی، از بودن پدر و مادر در خانه، از سلامت آنها. از اینکه غذایی می رسد به آنها؟ اگر می رسد سالم است اصلا؟ ما بودیم و تجربه تلخ سالها حوادث نگران کننده.

جوابمان را ندادند. بازهم تهدید کردند که می گوییم پلیس بیاید ببرندتان، توهین، قضاوت و سکوت:

پدر و مادر خودتان هم بود، همین داستان بود؟آنها چه کرده اند؟ جز طلبیدن حق؟جوابش فحاشی و بی احترامی است؟ جواب هشت سال نشسته خوابیدن پدر در سالهای جنگ، مبارزه درسالهای جوانی و میانسالی و دلسوزی در پیری این است؟ چه بی رحم است و فراموشکار این روزگار! که این تنها قسمت پدر و مادر ما نیست که سهم مادران و پدران دردمند بسیاری است که پاسخ حق جویی خود را چنین ناجوانمردانه دریافته اند. و گلوله ها و تازیانه ها بیش از درد ما راوی این داستان تاثر برانگیزند.

باری دیگر باز برای سراغ گرفتن و خبری هرچند کوچک از سلامتی پدر و مادرمان به پاستور رفتیم. این بار حتی منفذ باریک میان دو لنگه در فلزی را هم با ورقه ای آهنین پوشانده بودند. اصلا از سر خیابان هم راهمان نمی دادند.گفتند دستور این است که خانواده موسوی حق ندارند وارد پاستور شوند! آی ی ی حق! تو چه واژه مظلومی هستی! مظلومتر از خانوادهای داغدار شهیدان و دل نگران اسیران!

بالاخره با اصرار تا سر کوچه رفتیم و از باریکه نیم سانتی که باز بود با زحمت توی کوچه را نگاه کردیم.پشت این در سیاه فلزی یک در بزرگ آهنین دیگر هم نصب کرده بودند! موازی همان یکی که قبل تر بود . این همه ترس و پنهان کاری برای چیست؟! این همه در آهنی و حفاظ و قفل برای چیست؟ این مردان نقاب پوش بدون حکم به دستور چه کسی پدر و مادری را در پس درهای آهنین پنهان کرده اند؟ آفتاب زندگی ما را ؟ مگر نه اینکه آفتاب طلوع می کند نوازشگر و مهربان تا صبح دل انگیز ظهور؟

آیا ماموران امنیتی با هویت ناشناس در دفتر کوچک کار پدرم سکنی کرده اند؟ دفترش را غصب کرده اند؟ خانه اش را غصب کرده اند؟ نوه ها و فرزندان و دامادها را محروم کرده اند از دیداری و گرفتن خبری.

بدون حکم قضایی، بدون احترام. بدون شفافیت. که مارا صد البته نیازی به احترام کسی که پدر و مادرمان را در حصر کرده است نیست. کسی که مایل است مخوف و پر از پنهان کاری باشد. حصری که در آن حتی حقوق یک شهروند متهم عادی که سلامتش تایید می شود و سلامت غذا و دارویش نیز مشخص است، در آن رعایت نشده است. شجاعت این را ندارند که بگویند از کدام مافوق دستور می گیرند؟ شجاعت این را ندارند که نقاب هایشان را بردارند و با فرزندان این دومحصور روبرو شوند.

روزی خیابان پاستور. کوچه اختر برای ما خانه اولمان بود. پر از سادگی و صفا و مهربانی و احترام ! ۱۱۰۰ متر نبود! قصر هم نبود! یک خانه دوست داشتنی قدیمی با گلها و درختهایی که پدری شاعر و نقاش کاشته بود با عطر پرده کعبه که از لای قرآن جانماز پدر می آمد و خانه ای آکنده از مهر و شور و جنبش مادر . امروز خیابان پاستور، کوچه اختر را با دیوار فلزی حصر کرده اند. حصاری غیر قانونی که هیچ از پشت آن اطلاع نداریم.

می دانیم پدر و مادرمان در هیچ محکمه صالحی محاکمه نشده اند. می دانیم پدر و مادرمان اصلا جرمی مرتکب نشده اند. می دانیم وقتی دو در بزرگ فلزی سر خانه نصب کرده اند، معنای خوبی ندارد.می دانیم وقتی چراغی روشن نمی شود مفهوم خوبی ندارد.

دو هفته می گذرد از ندیدن شان. هیچ چیز نشنیدیم جز فحاشی و توهین و نگاههای سرد و یخی. نمی دانیم این درد را کجا فریاد بزنیم.

تنها می دانیم که خداوند یاور مظلومان است

می دانیم که نور زخورشید جو بو که برآید

دختران رهنورد و موسوی

پنج شنبه پنج اسفندماه ۱۳۸۹

» ادامه مطلب

یدالله اسلامی: رهبران جنبش در میان مردم و با رنج ها و دردهای مردم زیسته اند

»موج نو: دکتر یدالله اسلامی عضو و دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس بعداز ظهر روز بیست و دوم بهمن ماه بازداشت شد. از زمانی که نیروی های امنیتی وی را به همراه ضبط لپ تاپ و هارد کامپیوتر شخصی با خود بردند تاکنون هیچ اطلاعی از محل نگهداری و اتهام وی در دست نیست.

همسر یدالله اسلامی در گفتگو با خبرنگار جرس، با ابراز نگرانی از وضعیت نامعلوم وی، می گوید: ” باید این موضوع را تاکید کنم که زمانی که ایشان را از منزل بردند در کمال سلامت و صحت روحی و جسمی بودند و امیدوارم سالم به خانه بازگردند. من مسئولین رده بالای کشور را مسئول سلامت جسم و روح ایشان می دانم.”

دکتر یدالله اسلامی پیش از دستگیری در یاداشتی با تاکید بر اینکه تابلوی زیبای راه سبز امید حاصل خرد گروهی است، نوشته بود:

رهبران جنبش درمیان مردم وبا رنج ها ودردهای مردم زیسته اند، با مردم گریسته وهمراه با آنها خندیده اند، هر گامی برای همدلی وهمراهی را با همدلی وهمراهی به پیشواز رفته اند، باورهای خود را صادقانه با مردم در میان گذاشته اند واز مردم نیز نخواسته اند که دست از باورهای خویش بردارند. هر روزنه ای را که گشوده شده است با خرد ورزی پاس داشته اند.
مردم نیز خردورزی را جایگزین هیجان ها ی زود گذر کرده اند. مردم هم، میر حسین وکروبی و خاتمی را با همین ویژگی ها پذیرفته اند. جامعه امروز ایران آرمان ها و آرزوهای خود را با واقعیت ها درهم آمیخته است و معنای هر گام و هر سخن خویش را به خوبی می داند. جنبش سبز جنبش زندگی است، جنبش سبز ایران را برای ایرانیان می خواهد. باشد که همه این همدلی وهمراهی را “فریاد” کنیم و یادمان باشد آنها که خشونت را هم ترویج می کنند ایرانی هستند. جنبش سبز برای آنها نیز آزادی و زندگی سالم و آزاد و بدون تهدید را می خواهد.

گفتنی است، مجمع نمایندگان ادوار مجلس در حوادث پس از انتخابات بیانیه‌های شدیدی در انتقاد به نحوه برخورد با معترضان منتشر کرده بود و در بیست و دوم مرداد ماه سال گذشته نیز طی نامه‌ای به رئیس مجلس خبرگان، خواستار بررسی عملکرد رهبر جمهوری اسلامی ایران شده بود. همچنین دو روز پیش از دستگیری دکتر یدالله اسلامی، مجمع نمایندگان ادوار بیانیه ای در ارتباط با راهپیمایی بیست و پنج بهمن داده بود. هم اکنون خانم شهربانو امانی عضو دیگر این مجمع نیز در شرایط نامعلومی در بازداشت بسر می برد.

» ادامه مطلب

بیانیه شماره ۳ شورای هماهنگی راه سبز امید

»موج نو: “شورای هماهنگی راه سبز امید” در سومین بیانیه ی خود، ضمن محکوم کردن اعمال غیر قانونی سیستم قضایی و امنیتی کشور و حصر خلاف اصول و قانون رهبران جنبش مردمی سبز و با اشاره به تجربه ی تاریخی ملت ما و تجربه امروز ملت های منطقه که اقتدار گرایان با تکیه بر سازمان های امنیتی و نظامی نمی توانند مانع از شکست وسقوط جباران شوند هشدار می دهد: موسوی و کروبی در هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده اند و سلب آزادی آنها نقض آشکار حقوق شهروندی ایشان است. این شورا به اقتدار گرایان هشدار می دهد که نتیجه این گونه رفتارهای غیر قانونی و غیر شرعی چیزی جز تشدید بحران حاکم بر کشور نیست.

این شورا در جدیدترین بیانیه ی خود که امروز در اختیار رسانه ها قرار گرفت، از راهکارهایی مانند تحصن، اعتصاب، تحریم و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی استقبال کرد.

هم چنین این شورا ایمیلی را به ادرس dabirkhaneh.rso@gmail.com برای ارتباط مستقیم هموطنان و بهره مندی از نظرات آنان اعلام کرده است.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:

بیانیه شماره سوم شورای هماهنگی راه سبز امید

بنام خدا

هموطنان عزیز، شهروندان آزاده و همراهان راه سبز امید

اعتراضات روزهای ۲۵ بهمن و اول اسفند، نشان داد جنبش سبز با اتکا به روش های مسالمت آمیز بر دستیابی به حقوق پایمال شده مصرّح در قانون اساسی اصرار دارد و ضمن پیگیری حقوق مسلّم و مطالبات قانونی خود، در مقابل خشونت طلبی اقتدارگرایان ایستادگی کرده و راه مبارزه مدنی را ادامه خواهد داد.

حوادث بیست ماهه اخیر نشان داده است اقتدارگرایان در سوق دادن فضای سیاسی کشور به سمت خشونت و ارعاب مصمّم هستند و به همین دلیل خویشتنداری و التزام راهیان جنبش سبز به ارزش های اخلاقی، مدنی و ضد خشونت را به ناتوانی و خاموشی آن تعبیرمی کنند. در این مدت حربه های زنگ زده اقتدارگرایان برای مقابله با خواسته های قانونی و مدنی مردم آنقدر رسوا و نخ نما بود که دیگر نیازی به افشای آنها نیست. اتهاماتی همچون وابسته خواندن جنبش به قدرت های خارجی و همدلی جنبش با ساکنان خانه عنکبوتی خشونت و نفاق از یک سو و انکار وقیحانه ضرب و شتم، شکنجه و کشتار معترضان بی دفاع و نسبت دادن آن به مردم، مصادره شتاب زده شهیدان جنبش، ادامه ی بازداشت های غیرقانونی و گسترده، رواج و بلکه مسابقه در هتاکی، تهمت و افترا نسبت به چهره های پیشرو در مبارزات انقلاب و بالاخره حصر خانگی رهبران جنبش از سوی دیگر نمونه هایی از سیاست های سراپا خطای اقتدارگرایان برای نشنیده گرفتن صدای مردم است. دولت کودتا و صاحبان قدرت غافل تر از آن هستند که امواج سهمگین آگاهی اقشار گوناگون مردمی که دیگر برای فهم و تجزیه و تحلیل شرایط سیاسی حاکم بر کشور، در انتظار خطابه ها، خطبه ها و دروغ پردازی های رسانه های حکومتی نمی نشینند را فهم کنند. جلوه های گوناگون دروغ دولت نامشروع کودتا چنان بر پیر و جوان، زن و مرد، روستایی و شهرنشین، کارگر و کشاورز، دانشجو و طلبه، استاد دانشگاه و عالم دینی و حتی بخش قابل توجهی از نظامیان، آشکار شده که بسیاری از افراد کم اطلاع که تا دیروز نسبت به ماهیت غیردینی و غیراخلاقی دولت در شک و تردید بودند، از همراهی و همسازی با آن سرباز می زنند.

هموطنان گرامی!

حوادث روزهای اخیر نشان داد جنبش سبز کوشا، با نشاط و سرزنده است، چیزی جز احقاق حق حاکمیت مردم نمی خواهد. بر این اساس همچنان که همراهان پایدار و مقاوم این جنبش بارها گفته اند، سرانجام محتوم راه سبز امید، پیروزی است. تجربه ی تاریخی ملت ما و تجربه امروز ملت های منطقه نشان می دهد اقتدارگرایان با تکیه برسازمان های امنیتی و نظامی نمی توانند مانع از شکست و سقوط جباران شوند. از این رو جنبش سبز با اتکا به مبانی و راهکارهای مندرج در منشور جنبش راه خود را به سوی ایران آباد و آزاد می گشاید. بر این اساس همراهان جنبش سبز علاوه بر اینکه از هر مناسبت ملی و دینی و آئینی برای نمایش حضور و طرح مطالبات خود شجاعانه و مدبرانه استفاده خواهند کرد، از راهکارهای دیگر مانند تحصن، اعتصاب، تحریم و مقاومت مدنی برای تثبیت حاکمیت قانون به معنای واقعی، شناسایی و تضمین حقوق بنیادین شهروندان نیز بهره خواهند برد. اهم این مطالبات عبارت اند از:

- رفع حصر خانگی رهبران جنبش سبز

- تضمین حق شهروندان بر تجمعات و راهپیمایی

- آزادی زندانیان سیاسی

- آزادی مطبوعات و رفع سانسور

- خاتمه دادن به شرایط امنیتی حاکم بر کشور

- برگزاری انتخابات آزاد، غیرگزینشی و سالم از طریق لغو نظارت استصوابی

به حاکمیت و دولت کودتا توصیه می گردد بجای سخن گفتن به زبان زور و زر و تزویر و سرکوب معترضان مسالمت جو، با تحقق مطالبات فوق حق حاکمیت مردم را به رسمیت شناخته و با فراهم آوردن فضای نقد، رحمت و مدار در جامعه با ملت به گفتگو بنشیند. بدیهی است که مبارزه این جنبش تا آن هنگام ادامه خواهد داشت.

شورای هماهنگی راه سبز امید همه راهیان سبز را به تقویت شبکه های اجتماعی بویژه “شبکه های محلی” برای حضور فعال در اعتراضات مدنی دعوت می کند. تشکیل و گسترش شبکه های سبز در شرائط دشوار فعلی یک فریضه ملی است.

این شورا با اعتقاد به خرد جمعی ملت رشید ایران، و به اتکای مشاوره و مشارکت شبکه های سبز برنامه راه سبز امید را ترسیم می کند.

شورای هماهنگی راه سبز امید نگرانی شدید خود را از حصر خانگی رهبران جنبش سبز و رفتار غیر قانونی و کینه توزانه با آنها ابراز می دارد. از تاریخ ۲۵ بهمن هیچ اطلاعی از سلامتی میر حسین موسوی و زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی در دست نیست. این اعمال خلاف قانون اساسی و موازین حقوق بشر پذیرفته شده توسط جمهوری اسلامی ایران است. موسوی و کروبی در هیچ دادگاهی محاکمه و محکوم نشده اند و سلب آزادی آنها نقض آشکار حقوق شهروندی ایشان است. این شورا به اقتدار گرایان هشدار می دهد که نتیجه این گونه رفتارهای غیر قانونی و غیر شرعی چیزی جز تشدید بحران حاکم بر کشور نیست.

شورای هماهنگی راه سبز امید، مردم شریف و پایدار را به توجه ویژه به اصول و موازین منشور جنبش (ویرایش جدید) فرا می خواند و در اطلاعیه ها و بیانیه های بعدی، گام های اتی جنبش را به اطلاع همگان خواهد رساند.

شورای هماهنگی راه سبز امید

پنج اسفند هزار و سیصد و هشتاد و نه

» ادامه مطلب

متن کامل ویراست دوم منشور جنبش سبز

برای دریافت فایل پی دی اف منشور اینجا کلیک کنید. چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه “Save Link as” در مرورگر های فایرفاکس و کروم و “Save as target” در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید

متن کامل ویراست دوم منشور جنبش سبز، که به امضای میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسیده است، منتشر شد.

»موج نو: نسخه ی اولیه ی این منشور در بیانیه ۱۸ میرحسین موسوی آمده بود. آنزمان موسوی صاحبنظران را به نقد و بررسی این منشور و کمک به تقویت و تنقیح آن دعوت نمود. پس از آن بیش از یکصد نفر از کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌ های مختلف پیرامون منشور نقدها و بررسی های خود را ارایه کردند. نسخه ویراسته شده به امضای امضای موسوی و کروبی رسیده شده بود و به امانت نزد شورای هماهنگی راه سبز امید قرار گرفته بود تا در موقع مقتضی منتشر شود. اکنون این شورا، متن کامل منشور را برای انتشار در اختیار کلمه و سحام نیوز قرار داده است.

به گزارش کلمه این منشور که متن اولیه و پیشنهادی آن در ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ و به همراه بیانیه شماره ۱۸ منتشر شد، حاوی ریشه‌ها و اهداف، راهکارهای بنیادین، تعریف هویت سبز و معرفی ارزش‌های جنبش است.

موسوی در همان زمان، تدوین نسخه‌ی اولیه‌ی منشور جنبش سبز را قدم اول دانسته و ابراز امیدواری کرده بود که جنبش سبز در مسیر تکاملی خود، متن کامل‌تر و زیباتری بیافریند. منشور جنبش سبز، آنطور که تاکید می‌کند، قرار است به هماهنگی و همدلی بیشتر و تقویت هویت مشترک جنبش سبز بینجامد.

از آن زمان تاکنون، این متن علاوه بر نقد در عرصه‌ی عمومی، از سوی دهها تن از چهره‌های شاخص سیاسی، فرهنگی و فکری نیز مورد بررسی و اظهارنظر قرار گرفته و در نهایت، با اصلاحات و ویرایش چند مرحله‌ای، به شکل‌گیری متن جدیدی برای منشور جنبش سبز انجامیده است متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید.

منشور جنبش سبز (ویراست جدید)

بسم الله الرحمن الرحیم

آغاز سخن

با اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، جرقه ای در قلب مردم ایران زده شد که به جنبشی فراگیر و بی سابقه و عظیم انجامید. جنبشی برای احیای مفهوم ملت و احقاق حقوق از دست رفته ملت. جنبش راه سبز امید اینگونه شکل گرفت. از آن زمان، ضرورت تدوین و انتشار میثاقی ملی که آرمان های عمومی جنبش را تعریف کند و فعالان جنبش سبز بر محور آن به فعالیت بپردازند، احساس می شد. انتقاداتی که دربارة روشن نبودن اهداف، ارزش ها، مبانی و راهکارهای جنبش سبز به عنوان جنبش اعتراضی مسالمت آمیزی که خواستار اصلاح وضعیت کنونی و برون رفت از بحران های جامعة ایران از طریق سازوکارهای مدنی است، بیان می شد، گویای صحت و اهمیت آن احساس بود. نیز عدم شفافیت و صراحت مرزهای جنبش با حرکت های انتقام گیرنده و براندازانه ای که برای رسیدن به اهداف خود، استفاده از هر وسیله و روش را، حتی به قیمت مغایرت با معیارهای صریح اخلاقی، مجاز می شمرند، خود برهان قاطعی بر ضرورت تدوین و تنویر چارچوب و اسکلت معرفتی و اخلاقی جنبش سبز شمرده می شد. از بخت خوش، پس از چندی و با همت جمعی از فعالان جنبش و شور و تامل چهره های شاخص آن، منشور جنبش سبز انتشار یافت. مهمترین ثمرات انتشار منشور این بود که حدود و چارچوب مطالبات مردم را مشخص کرد، به گسترش و عمق جنبش سبز یاری رساند و بر بطلان این ادعا گواهی داد که نه تنها جنبش نمرده یا بی اثر نشده، بلکه از پیش زنده تر است و می تواند اصول، اهداف، هویت، چشم اندازها و راهکارهای خود را برای مخاطبین و همراهانش روشن کند. همان کلمات ساده و صمیمی کافی بود تا نشان دهد که میزان صحت و سقم ادعاهایی که با برنامه ای حساب شده و با مضمون واحد مرگ یا خاموشی جنبش سبز، از جانب دو جبهه مشخص کودتاگران انتخاباتی و وابستگان به سلطه جویان بیگانه از منافع ملی مردم ایران مطرح می شود، تا چه میزان است. حتی دامنه اظهار نظرها درباره منشور نشان داد که جنبش سبز تا کجا ریشه دوانده و با گذشت زمان، گستره آن به مناطق جغرافیایی متنوع تر و اقشار اجتماعی بیشتری کشیده شده است. تلاش عاشقانه، خالصانه و داوطلبانه نوجوانان و جوانانی که در فقدان امنیت، آسایش، آزادی بیان، توقیف مکرر مطبوعات و سانسور شدید اخبار و تحلیل های واقعی کشور، پیام جنبش را در سراسر ایران به آحاد مردم می رسانند و باز با اعلام هر از گاه مرگ آن حرکت ملی در طول سال گذشته مواجه بوده اند، شاهدی گویا و مانا بر سرسبزی، سرزندگی و بالندگی فزایندة جنبش سبز ملت ایران است.

همانگونه که در اولین منشور جنبش راه سبز امید مطرح شد، گفتگوی مستمر درباره این متن و نقد و اصلاح آن، ضرورتی انکارناپذیر است. به همین منظور، پس از انتشار متن و در پاسخ به نیاز مذکور، پرسشنامه ای برای تعداد کثیری از صاحبنظران، فعالان سیاسی، هنری، اجتماعی و حقوقی، اساتید حوزه و دانشگاه و شخصیت های فرهنگی و مذهبی ارسال و نظرات آنان گردآوری و دسته بندی شد. البته بدیهی است که اگر شرایط مطلوب و مناسب برای این گفتگوها در فضایی مدنی و آزاد فراهم می شد، دائرة این نظرخواهی گسترش می یافت و غنای آن را فراتر می برد. اما متأسفانه به علت امنیتی بودن فضای اجتماعی و عدم امکان تشکیل جلسات بحث و گفتگو، تلاش در این مرحله به انجام نظرخواهی محدود ماند. آنچه در پی می آید، ویراست دوم منشور جنبش سبز است که با لحاظ کردن نظرات ارسالی تهیه شده است. امید آن که نسخه های پسین، نظرات طیفی وسیعتر را در بر گیرد و با بهره گیری از خرد جمعی و خواست ملی، اصول منشور کامل تر بیان شده و نقایص آن مرتفع شود و سرانجام، همه ما بتوانیم سازنده تر و سرزنده تر در راه نیل به آزادی و عدالت و احقاق حقوق ملت گام برداریم.

الف) تولد جنبش سبز

جنبش سبز مردم ایران، نهضتی است که اهداف خود را در بستر میلاد خود تعریف کرده است. این جنبش در اعتراض به ظهور و تداوم کژروی ها و انحرافاتی شکل گرفت و در دل خود اهدافی را پرورد که اینک به نمادهای معنادار آن تبدیل شده است. انحرافاتی که به تدریج پدید آمد و از اتفاق به استمرار رسید. از آن جمله:

وجود و بروز اختلافات سیاسی و تلقی های گوناگون از اهداف و پیدایش موانع سازمان یافته تدریجی در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایی چون عدالت، استقلال، آزادی و پیشرفت که مردم ایران برای دستیابی به آنها، جان بر سر انقلاب اسلامی خود نهادند و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی را با رأی خود تأیید کردند.

ظهور گرایش های تمامیت خواهانه واستبدادی و انحصارطلبانه در میان برخی از مسئولین حکومتی.

نقض حقوق بنیادین و قانونی شهروندان و بی حرمتی به کرامت انسانی متجلی در اصول مسلم حقوق بشر.

سوء مدیریت وکاهش شدید کارآمدی نظام، ترویج دروغ سالاری و کاهش چشمگیر اعتماد ملت به مسئولان.

افزایش فاصلة طبقاتی و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی.

سوءاستفاده و قانون گریزی برخی مجریان قانون وفسادگسترده اقتصادی ودست اندازی بی مهابا و قانون ستیزانه به بیت المال و ثروتهای ملی ونابودی دستگاههای برنامه ریزی و نظارتی

نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی های عوام فریبانه در تعاملات بین المللی همراه با سوءاستفاده از اعتقادات استقلال طلبانه و ضدسلطة جهانی در میان اقشار گوناگون.

فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت وتحریف دیانت با بکارگیری تهمت و دروغ و خرافه درراه رسیدن به قدرت و حفظ آن.

افزایش سرکوب، انسداد و اختناق در فضای مدنی وغصب رسانه ملی وسایر امکانات ارتباطاتی و فضای مجازی

اینهمه از جمله عواملی است که بویژه در سالیان اخیر، به شکل گیری نگرش های اعتراضی در میان دل سوختگان و قاطبة مردم ایران انجامید که جنبش سبز مردم ایران، بروز بارز قدرتمند آن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ و رخدادهای پس از آن بود.

ب – اهداف جنبش

جنبش سبز با پای بندی به اصول و ارزش های بنیادین انسانی، اخلاقی، دینی و ایرانی که در فرهنگ این سرزمین ریشه تنیده اند، خود را منتقد و پالایشگر روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی ایران در سال های پس از انقلاب می داند و بر این اساس، حرکت انتقادی در چارچوب قانون اساسی و احترام به نظر و رأی مردم را وجه همت خویش قرار خواهد داد.

جنبش سبز برآمده از مردم و مولود یک نهضت ملی است. حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی، عدالت اجتماعی و تحقق حاکمیت ملی است که پیش از این در برهه هایی چون انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی، خود را جلوه گر ساخته است.

بازخوانی تجربة معاصر در جهت تحقق اهداف والای اجتماعی مردم ایران نشان می دهد که تنها از طریق تعمیق و تقویت جامعة مدنی، گسترش فضای گفتگوی اجتماعی، ارتقاء سطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، زمینه سازی برای فعالیت آزاد مصلحان و فعالان اجتماعی – سیاسی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود و مواجهه صادقانه با مردم و محرم دانستن ملت و پای فشاری بر تحقق آرمان های ملی، می توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد. این امر مستلزم توافق و تأکید بر مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همة نیروهایی است که به رغم داشن هویت مستقل، با پذیرش تعدد و تنوع درون جنبش، زیر چتر ملی فراگیر جنبش سبز ایران در کنار یکدیگر قرار می گیرند.

پ) چشم اندازهای بنیادین

۱٫ جنبش سبز، یک حرکت اجتماعی است که هرگز خود را مبری از خطا نمی انگارد و با نفی صادقانه هرگونه مطلق نگری، بر گسترش فضای نقد و گفتگو در درون و بیرون جنبش، پای می فشرد. دیده بانی حقوق ملت و طرح راهکار برای نظارت و هدایت عملی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همة فعالان و بویژه صاحبان اندیشه و تجربه، امری حیاتی است که می تواند مانع از لغزش جنبش به ورطة تمامیت خواهی و فساد شود.

۲٫ در نگاه فعالان جنبش سبز، مردم ایران خواهان ایرانی آزاد، آباد و سرافراز هستند. جنبش سبز موافق به رسمیت شناختن تعدد و تنوع و مخالف انحصارطلبی است. در نتیجه، دشمنی و کینه ورزی با بدنة اجتماعی هیچ بخشی از جامعه، جایی در جنبش ندارد. تلاش برای گفتگو و تعامل با رقیبان و مخالفان در فضایی سالم، و آگاهی بخشی دربارة اهداف و اصول جنبش، وظیفة همة افرادی است که خود را در زمرة مشارکت کنندگان جنبش سبز می دانند. ما، با هر باور و ایمان دینی که بدان معتقدیم، به هر قوم و قبیله و تیره و مرامی که تعلق داریم و با هر سلیقه و سبکی که با آن زندگی می کنیم، همه ایرانی هستیم و ایران متعلق به همة ماست.

۳٫ گسترش و فعال سازی شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی و تعمیق فضای گفتگو و تعامل از طریق اتخاذ روش های مداراجویانه و احترام آمیز متقابل بین طرف های گفتگو بر سر اهداف و بنیان های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه کلیة فعالان سبز است.

۴٫ جنبش سبز در عین تأکید مصرانه بر حفظ استقلال و مرزبندی با نیروهای وابسته به قدرت های بیگانة سلطه جو، نه انزواطلب و نه دیگرستیز است. برعکس، جنبش سبز با صراحت و شجاعت و نه در خفا و خلوت، به دنبال توسعة رابطه با تمام کشورهای جهان از طریق اعتمادسازی متقابل ملت هاست.

۵٫ عدالت، آزادی، صداقت، استقلال، کرامت انسانی و معنویت، ارزش هایی جهانی هستند و تجربه آموزی از ملت هایی که برای دستیابی به این ارزش ها تلاش کرده اند و نیز استقبال و استفاده از نقد و نظر مشفقانة همة آزادیخواهان و صلح طلبانی که برای رهایی نوع بشر و ارتقای کرامت انسان ها تلاش می کنند، از دیگر راهکارهای جنبش است.

ت) هویت سبز

گنجینة اسلامی،ایرانی

۱٫ جنبش سبز با پذیرش تکثر درون جنبش، بر استمرار حضور ایمان سرشار از رحمت، شفقت، معنویت، اخلاق و تکریم انسان تأکید دارد و راه تقویت ارزش های دینی را در جامعه، تحکیم وجه اخلاقی، بینش و کنش پیروان همة ادیان توحیدی کشور می داند.

۲٫ تحکیم پیوند میراث دینی،ملی و پرهیز از اجبار مردم به پای بندی به مرام، مسلک، رویه و سلیقه ای خاص، مبارزه با استفادة ابزاری از دین و حفظ استقلال نهادهای دینی از حکومت، از جمله مهمترین راه های حفظ جایگاه والای دین و تداوم نقش برجستة آن در جامعة ایران است که به عنوان یکی از اصول بنیادین جنبش سبز در سرلوحة هویت آن جای می گیرد.

۳. رمز بقای تمدن اسلامی،ایرانی ما، همانا همزیستی و همگرایی ارزش های اسلامی و ملی در طول تاریخ این سرزمین است. در این راستا، جنبش سبز بر حفظ و تقویت ارزش های والای فرهنگ ایرانی و سرمایه های غنی انباشته شده در رسوم و مناسبت های ملی و آئین های مردمی تأکید می ورزد و در این راه، تقدس زدایی از تعصبات نابجا و آگاهی بخشی دربارة ویژگی های هویت آفرین آئین های مذهبی و ملی را وجه همت خویش قرار می دهد.

۴. ملت ایران در تاریخ مبارزات خود برای کسب آزادی، عدالت و استقلال، بارها خودباوری و همبستگی بر سر اصول را به رخ مستبدان و دشمنان آزادی کشیده است. جنبش سبز مردم ایران با اتکاء به این میراث مشترک گرانبها و با تکیه بر خرد جمعی و نفی هرگونه خودمداری و خودخواهی، دستیابی به اجماعی آگاهانه، مبتنی بر خصیصه های هویت آفرین و مصالح عمومی و کنار گذاشتن عناصر تشتت زا را مد نظر دارد.

حق حاکمیت مردم

احترام به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه ناپذیر جنبش سبز است و نهاد انتخابات، به عنوان یکی از عمده ترین راه های تحقق آن، اهمیت می یابد. بر این اساس، جنبش سبز تلاش های خود را برای صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت آن کاملا قابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد. رأی و خواست مردم منشأ مشروعیت قدرت سیاسی است و جنبش سبز، اعمال هرگونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی را مغایر با حق الهی کرامت و آزادی انسان، قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت مردم توسط خود و حقوق بنیادین آنها می داند.

دستیابی به آزادی و عدالت بدون توجه به منافع ملی و استقلال میسر نیست. جنبش سبز با آگاهی به این امر، با هر اقدامی که برخلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد مخالف است.

ث) ارزش های جنبش سبز

احترام به کرامت انسان ها و پرهیز از خشونت

دفاع از کرامت انسانی و حقوق بنیادین بشر، فارغ از مذهب، جنسیت، قومیت و موقعیت اجتماعی و استقرار و تضمین موازین حقوق بشر به عنوان یکی از مهم ترین دستاوردهای تاریخ و حاصل خرد جمعی همة انسان ها، مورد تأیید و تأکید جنبش سبز است. این حقوق خدادادی است و هیچ فرمانروا، دولت، مجلس، محکمه یا قدرتی نمی تواند تحت هیچ شرایطی یا بهانه ای آن را لغو یا به صورت ناموجه و خودسرانه محدود کند. تحقق این امر مستلزم احترام به اصولی چون برابری همگان در برابر قانون، مدارا با مخالفان، گفتگوی همگانی و منصفانه، حل مسالمت آمیز مناقشات ملی، منطقه ای و صلح طلبی جهانی و مقاومت جدی در برابر تبعیضات قومی، جنسیتی، طبقاتی و مذهبی است که خود در پرتو ایجاد زمینه های لازم برای فعالیت آزاد احزاب، رسانه های مستقل، جلوگیری از سانسور، دسترسی آزاد به اطلاعات، گسترش و تعمیق فضای مدنی، احترام به حریم خصوصی افراد، فعالیت آزادانة تشکل ها و شبکه های اجتماعی غیردولتی و اصلاح قواعد و مقررات در جهت حذف هرگونه تبعیض میان شهروندان امکان پذیر است.

جنبش سبز یک جنبش مدنی است که پرهیز از خشونت و حرکت در چارچوب موازین فعالیت مدنی را سرلوحة خویش قرار داده است. این جنبش با اعتقاد به این که کرامت انسانی مردم اصلی ترین قربانی خشونت در فضای تقابل های نابرابر اجتماعی خواهد بود، ضمن تأکید ورزیدن بر گفتگوی احترام آمیز متقابل، فعالیت مسالمت آمیز و توسل به راه های غیرخشونت آمیز را ارزشی خدشه ناپذیر می داند. توسل به روش های غیرخشونت آمیز به معنای تسلیم یا کرنش در برابر ظلم و یا سکوت در برابر آن نیست بلکه به معنای توانایی مبارزه و اعتراض بر مبنای حرمت انسان و شخصیت والای اوست. جنبش سبز با در نظر گرفتن شرایط و مقتضیات، از کلیة ظرفیت های فعالیت مسالمت آمیز استفاده خواهد کرد.

عدالت، آزادی و برابری

شان عدالت در میان ارزش ها و آرمان های جنبش سبز مرتبه اولی و اصیلی است. توزیع عادلانة امکانات و فرصت ها، چه در ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، و چه در ابعاد دیگر حیات انسانی، از جمله اهداف خدشه ناپذیر جنبش سبز است که لازم است برای دستیابی به آن، تمامی تلاش های ممکن انجام پذیرد. گسترش عدالت در جامعه در صورتی امکان پذیر است که نظام حاکم با پرهیز از انحصارطلبی و قیم مآبی و با اتکاء بر خواست ملت و منافع ملی، در عرصة داخلی و بین المللی، کاملا مستقل و فارغ از وابستگی به نهادهای غیرمردمی و قدرت های اقتصادی و سیاسی و طبقاتی عمل کند و مقید باشد که به اصل برابری انسان ها در بهره مندی از کلیة حقوق انسانی، مواهب طبیعی و تولیدات اجتماعی احترام بگذارد.

جنبش سبز با عنایت به لزوم تأمین خواست ها و مطالبات به حق تمامی اقشار اجتماع، بر پیوند، حمایت و جلب پشتیبانی همة نیروهای مولد جسمی و فکری جامعه و صیانت از آنان در برابر رانت خواران، دلالان، مافیای قدرت و ثروت و مداخلات مخرب حکومت تأکید دارد. این جنبش با الهام از اصل نهم قانون اساسی، با سلب آزادی های اساسی مردم به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور مخالف است و با تأکید بر استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی، اصلی ترین راه حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای میهن را حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش در تمامی ابعاد می داند.

برقراری آزادی و برابری از اهداف انکارناپذیر انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ است. پوشیده نیست که جنبش سبز نیز بر ضرورت دستیابی به آن اهداف والا تأکید دارد. نفی هرگونه انحصارطلبی فکری، رسانه ای و سیاسی و نیز مبارزه با حذف فیزیکی هر اندیشه و دیدگاه در سرلوحة اهداف جنبش سبز قرار دارد. ضروری است در این جهت، برای رهایی مردم از هرگونه سلطة سیاسی (استبداد، یکه سالاری و انحصارطلبی)، سلطة اجتماعی (تبعیض و نابرابری های اجتماعی) و سلطة فرهنگی (وابستگی و انقیاد فکری) تلاش شود. بر همین اساس جنبش سبز بر حمایت از حقوق زنان، نفی هرگونه تبعیض جنسیتی و احترام به حقوق اقوام و مذاهب مختلف ایرانی تأکید ویژه دارد.

جنبش سبز بر این باور است که امنیت حکومت تنها از طریق حفظ امنیت یکایک شهروندان دست یافتنی است بگونه ای که مردم رها از ترس و تسلیم و تحت حمایت قانون زندگی کنند. مداخلة نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی و اقتصادی، هرگونه دخالت افراد غیرمسئول در امور انتظامی، و سلطة نیروهای امنیتی و انتظامی بر مقامات قضایی و سلب استقلال قضات، مخل امنیت دولت و ملت و در مخالفت بین و صریح با اهداف عالیه اسلام، آرمان های انقلاب اسلامی و قانون اساسی است.

اجرای بدون تنازل تمامی اصول قانون اساسی و بویژه اصول ناظر بر حقوق ملت (فصل سوم)، هدف و خواست تجدیدناپذیر و حتمی جنبش است.

آزادی زندانیان سیاسی، رفع محدودیت های غیرقانونی و نگاه امنیتی علیه فعالیت احزاب و گروه ها، و جنبش های اجتماعی چون جنبش زنان، جنبش دانشجویی، جنبش کارگری، و مانند آن، و نیز محاکمة عادلانة آمران و عاملان تقلب و تخلف در انتخابات، شکنجه و قتل معترضان به نتیجة انتخابات، نقد آزادانة نظریه پردازان، و افشاء و محاکمة حامیان خشونت در لایه های مختلف فکری و نظری حکومت، از جمله واضحاتی است که در جهت اجرای عدالت باید مورد توجه قرار گیرد.

ج) راهکارها

۱٫ جنبش سبز را نه می توان یک حزب متمرکز دانست و نه مجموعه ای از افراد سازمان نایافته و بی هدف. جنبش سبز، قطرات به هم پیوسته مردم معترضی است که برای احقاق حق خود به دریا بدل شده اند. مرور تجربة تاریخی مردم ایران نشان می دهد که آنها در پرتگاه های تاریخی، هوشیاری، توانایی و درک بالای خود را نشان داده و با تکیه بر قوای خلاقة خویش، صعب العبور ترین راه ها را برای دستیابی به اهداف خود هموار ساخته و زیر پا نهاده اند. جنبش سبز بر پایة اصول و مبادی بنیادین خود، با استفاده از سازماندهی افقی و همسو در قالب شبکه های اجتماعی واقعی و مجازی، بر فهم، اندیشه و نوآوری های ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان هایی چون آزادی و عدالت را منوط به شکوفایی این خلاقیت ها می داند. این توانایی می تواند شعار «هر ایرانی یک ستاد» را به شعار «هر ایرانی یک جنبش» تبدیل کند. جنبشی که برخلاف پندار مخالفان آن، در قلب ایرانیان جای گرفته و چون جان، در تن می تپد و راه خود می جوید.

۲٫ جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی مردم ایران و با اتکاء به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفتة پس از انقلاب اسلامی، بویژه در عرصة روابط ملت و دولت، بر پایة میثاق مشترک مردم ایران، یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده ای روشن برای ملت ایران است.

۳٫ در این راستا، تلاش برای ایجاد زمینة اجرای بدون تنازل قانون اساسی برخاسته از رأی مردم، از راهکارهای اصلی جنبش سبز است. این جنبش بر این باور است که تنها با بازگشت به قانون، الزام نهادهای مختلف به رعایت آن و برخورد با متخلفان از قانون در هر موقعیت و جایگاه، می توان از بحران های مختلفی که دامنگیر کشور شده و فشار خود را بر گردة مردم محروم ایران تحمیل می کند، رهایی یافت و در راه ترقی و توسعة میهن گام برداشت.

۴٫ جنبش سبز در عین حال از این مسئله مهم آگاه است که قانونگرایی به معنای استفادة ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست. باید شرایطی فراهم آورد تا قانون وسیلة اعمال خشونت های ناروا و موهن، نقض حقوق بنیادین شهروندان که مغایر با اعلامیة جهانی حقوق بشر نیز هست نشود و خشونت، بی عدالتی و تبعیض صورت قانونی به خود نگیرد.

۵٫ قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی، متونی همیشگی و تغییرناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را دارد که با بازخوانی تجربه خود و تصحیح سیر حرکت خویش، به اصلاح قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی واقعی و مورد پذیرش است که در فضایی امن و آزاد و در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همة اقشار و گروه های اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.

۶٫ تلاش برای گسترش جامعة مدنی و تقویت حوزة عمومی از طریق تشویق مردم به مشارکت در تعیین سرنوشت خود با حضور در تشکل های صنفی و غیردولتی و احزاب و … در زمرة راهکارهای اساسی جنبش سبز است.

۷٫ این جنبش بر این باور است که حفظ منافع ملی و دستیابی به اهداف جنبش و کاهش بی اعتمادی بحران زای کنونی بین ملت و حکومت، مستلزم گفتگو میان نمایندگان گروه های مختلف فکری و سیاسی با یکدیگر و نیز با حاکمیت و با مردم است و در این راستا، از هرگونه دعوت به مذاکره و گفتگوی شفاف به منظور دفاع از حقوق مردم و حل منازعات اجتماعی استقبال می کند.

۸٫ جنبش سبز به منظور قدرت بخشی به اقتصاد کشور از راه تأمین حقوق مادی کارگران، کشاورزان و کارکنان خدماتی از روش های مبتنی بر عدالت اجتماعی در چارچوب قانون، افزایش بهره وری انسانی، کاهش هزینه های تولید کالا و خدمات، و ترمیم حداقل دستمزد با نظارت واقعی نمایندگان نیروی کار در عرصه های مختلف، بهره می گیرد.

۹٫ توجه به اقشار محروم از طریق تقوبت اقتصاد ملی از اصول تعطیل ناپذیر جنبش سبز است. از همین رو، دستگیری از نیازمندان از طریق ایجاد شبکه های همیاری و تکفل و توانمندسازی آنان و نیز حمایت از فعالان عرصة اقتصاد ملی در مقابل واردات بی رویة کالاهای خارجی، از برنامه های عملی جنیش سبز خواهد بود.

۱۰٫ حضور مؤثر زنان در جنبش سبز را باید فرصتی برای برداشتن گام هایی بلندتر در جهت رفع تبعیض های جنسیتی و تحقق مطالبات برحق آنان شمرد. جنبش سبز حمایت همه جانبه و همراهی با جنبش زنان را در زمره اولویت های بنیادین خویش می داند و معتقد به این ضرورت تاریخ اجتماع ایران است که زنان علاوه بر ایفای نقش مهم خود در خانواده، بعنوان هویتی مستقل، جایگاه بایستة خویش را در جامعه بازیابند.

۱۱. تلاش برای تحقق حقوق قانونی و احترام اخلاقی اقلیت های دینی و مذهبی و قومی از طریق زمینه سازی برای مشارکت فعال و نهادمند آنان در فرایندهای تصمیم گیری سیاسی در کشور، با تکیه بر هویت مشترک ایرانی و به رسمیت شناختن تنوع و تعدد فرهنگی، یکی از فعالیت های عمدة جنبش سبز است.

۱۲٫ و سرانجام، جنبش سبز خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزت مند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقاء شأن ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است. ملتی که بسیار بیش از این شایسته احترام و تکریم در تمام جهان است. طرد خشونت، ترور، مداخلة سلطه جویانه در امور داخلی کشورها و احترام به حق تعیین سرنوشت برای همة ملت ها، نیازمند تغییر بنیادین نگرش ها در رابطه با امنیت ملی، منطقه ای و جهانی است که راه را بروی گسترش همکاری و تعامل بین ملت ها باز کند. جنبش سبز از اقدامی که در این جهت انجام شود استقبال می کند.

باور داریم که اینهمه جز با باور به حقانیت ملت و التزام به کسب مشروعیت از او و در نظرگیری مصالح ملی و منافع ملت، میسر نخواهد بود.

میرحسین موسوی مهدی کروبی

» ادامه مطلب

سبــــز بودن را از میرحسیـــن بیاموزیم

»موج نو: میرحسین، به تعبیر زیبای شهید بهشتی، «شیفتهٔ خدمت است نه تشنهٔ قدرت». او نمایندهٔ سیاستمدارانی است که اخلاق محورند و «سیاست را هنر بهتر زیستن» می‌خواهد نه تکنیکی برای عوام فریبی و کسب قدرت. او در حالی که با یک «اطاعت امر» به ارباب قدرت می‌توانست از ناحیه حکومت قدر ببینند و برصدر بنشینند، این کار غیر اخلاقی را نمی‌کند و در مصائب وارده بر مردم شریک می‌شود.

از کوردلان قدرت طلب و مستی زدگان قدرت که بگذریم، ‌دوست و دشمن اقرار می‌کنند «ویژگیِ برجسته میرحسین، فقدانِ دغدغه قدرت سیاسی است» و به همین دلیل بیست سال سکوت کرد، ولی وقتی می‌بیند دروغ و بی‌رحمی دارد جای اصول دین جا زده می‌شود و اصول دین و شعائرِ انقلاب یکجا چوبِ حراج زده می‌شود، احساسِ تکلیف می‌کند و از آرامش و آسایش خانوادگی و تمام حرمت و احترام حکومتی خود می‌گذرد، گوشه عافیت‌‌ رها می‌کند تا پشت به مردم نکند و نگذارد انقلاب به دست نامحرمان افتد. این به معنای نگرش اخلاقی به سیاست است، چرا که اخلاق به عنوان وجه عمده «خوب زیستن» بسیار فربهتر از سیاست است و این سیاست است که باید خادم اخلاق و زندگی باشد نه برعکس. وقتی از منظر اخلاق و و فرهنگ به سیاست بنگری و آن را هنری برای بهتر زیستن بدانی، آن‌گاه همه چیز را سیاه و سفید نمی‌بینی و تمام حق را به خود نمی‌دهی و خود را حامل حق مطلق نمی‌خوانی. در این حالت کمترین نقاط قوت رقیب را هم می‌شود دید. چنانچه در مورد هدفمند کردن یارانه‌ها میر حسین «اصل طرح را زیر سوال نمی‌بـُـرد و تنها در کفایت دولتِ مستقر، تشکیک می‌کرد.»

اینک دوستان سبز و همراهان جنبش سبز ایران:

‌بدون آنکه از یاد ببریم که میر حسین گفته است: «یادمان باشد برای ما هدف وسیله را توجیه نمی‌کند». بخشی از وقتمان را به شناسایی آرمان‌های سبزمان اختصاص دهیم، خبر‌ها را پی بگیریم و اطلاع رسانی کنیم و در کنشگری سبز باشیم. سبز بودن باید گرایشی برای سبز کردن همه چیزهایی باشد که رنگ خزان و غم دارد. حرکتی ماوراء سیاسی؛ هم برای اصلاح مملکت و هم برای اصلاح خودمان. یادمان باشد «هر بار که اخلاق را فدای سیاست محض و قدرت سیاسی کرده‌ایم، یعنی میر حسین را فراموش کرده‌ایم و خلق و خویش را نادیده گرفته‌ایم». تاریخ معاصر گواه است که گم شدن هدف اصلی در غوغای انقلابی‌گری عاملِ «بی‌سرانجام بودن» جنبش‌های صد ساله اخیر بوده است. جنبش سبز یک جنبش مدنی برای اصلاح همه رویه‌های غلط و برای اصلاحِ مشی سیاست ورزی وپیشگیری از خلط میان وسیله و هدف است که «خلط وسیله و هدف، در ‌‌نهایت هدف را فدای وسیله می‌کند» و این نقطه ضعفِ بسیاری از جنبش‌های اجتماعی پیشین بوده است.

نگذاریم حکومت ما را به واکنش بکشاند و به «کنش صحیح و اخلاقی» خود ادامه دهیم. درستی رفتارمان را با ارزش‌ها و اعتقادات و اخلاقیامان محک بزنیم نه با دشمن! هویت ما سبز است و دشمن پنداریِ همگان و برگرفتن هویت از دشمنی و دشمن سازی آئین ما نیست. کسی که به جنگ سیاهی می‌رود باید چراغی در دست و چراغی در دل داشته باشد و اجازه ندهد کدورت و غم و از آن بد‌تر سیاهی و کینه به دلش راه یابد. هدف ما جلوگیری از نهادینه شدن دروغ و شقاوت و تبدیل شدن آن‌ها به ارزش است. آدم‌هایی که از فرط تکرار دروغ هیچ حقیقتی را در خود و دیگران تشخیص نمی‌دهند، آدم‌هایی که طبیعت انسانیشان استحاله شده و به جای زیبایی و خیر و حقیقت، مبلغ زشتی و شر و دروغ شده‌اند، غالبا انسان‌هایی هستند که در تله‌‌های توجیه گر «کسب قدرت یا حفظ قدرت» گرفتار آمده‌اند و به تدریج استحاله شده‌اند.

باید بکوشیم «با خلاقیت روزنه‌های امید را باز کنیم» و لحظه‌ای از زیبایی، اخلاق، عشق و حقیقت یعنی از حقایق اساسی زندگی غافل نشویم. نگذاریم در غوغای خشونت ورزان، ارزش‌هایمان و حقیقت زندگی فراموش شوند. «راه سبـز امیــد» هدیهٔ میر حسین برای ماست، پاس‌اش بداریم و سبز بودن را زندگی کنیم.

دوستان سبز؛ باید همانطور که میرحسین گفته است «به زندگی آن هم از نوع پر نشاط و سبزش برگردیم». اجنبش ما باید بتواند زندگی را بهترکند و سرانجاممان را سبز کند و عاقبت به خیری برای ما بیاورد. باید در کنشگری یک اصل را مدنظر داشت و آن این که «جنبش مسالمت آمیز باشد و خشونت را با خشونت جواب ندهد».

در کشاکش طوفان، نرگس را مجال روییدن نیست. کاری کنیم که باتوم‌ها آرامترفرود آیند و تفنگ‌ها خاموش شوند. کاری کنیم که خشونت از معصومیت نگاه‌مان خجالت بکشد و با لبخندمان زایل شود. یادمان باشد خشونت میدان بازی حریف است و از خشونت غیر از خشونت نمی‌زاید. یادمان باشد کینه و نفرت است که مملکت را به این روز انداخته است. یادمان نرود و هرگز یادمان نرود که بحث برسر این نیست که رئیس جمهور چه کسی باشد چرا که جنبش سبز با اشخاص مخالف نیست با رویه‌ها مخالف است با دروغ و بی‌رحمی و جهل مخالف است کینه‌ای از اشخاص ندارد ولی دست از نقد جهالت و وقاحت و شقاوت برنمی دارد و مواظب است طی این مبارزه دچار دروغ و بی‌انصافی حتی نسبت به رقیب نشود.


کمربند‌هایمان را ببندیم، محکمتر از همیشه. اقتدارگریان را خسته کنیم با صبرمان؛ که میر حسین امسال را «سال صبر و استقامت» نامیده بود. «صادقانه و مسئولانه» اطلاع رسانی کنیم و آگاهی ببخشیم که می‌رِمان «آگاهی را چشم اسفندیار اقتدارگرایان دانسته است». اجازه ندهیم که حصرِ میر حسین و شیخ مهدی و اسارت فعالانِ سبز، به حصر سبز‌ها تعبیر شود. امروز هر ایرانی باید یک میر حسین باشد و مسئولانه جنبش را همراهی کند. یادمان بیاوریم و یادشان بیاوریم که میرحسین یکسال پیش گفته بود «همواره به اینجانب و دوستان گفته می‌شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابان‌ها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت و آرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان «یک همــراه» جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می‌اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می‌توان آن‌ها را از قانون اساسی استخراج کرد صورت نگیرد، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت».

و… بدانیم سبز بودن فقط یک جهت گیری سیاسی برای برنشاندن یک رئیس جمهور انتخابی به جای یک رئیس جمهور انتصابی نیست. سبز شجره طیبه‌ای است که هم و غمش ساختن و اصلاح است نه ویرانگری و تخریب. این حیات سبز را قدر بدانیم و این فرصت سبز و این جنبش مدنی و آن انتخابات کذایی را بهانه‌ای سازیم برای گسترش ریشه‌های این شجرهٔ طیب و طاهر در همه ابعاد زندگیمان برای خوب زیستن و سبز زیستن. فرهنگ خداجویی و حقیقت خواهی و زیبایی پرستی و خیر خواهی را جانشین ضد فرهنگِ خودخواهی و دروغ گویی و زشت بینی و بد خواهی کنیم و بدانیم آنکه خواهان تغییر است، خودش هم باید جزیی از این پروسه باشد و از تزکیه و اصلاح خودش هم غافل نباشد

*تهیه کنندگان متن: داریوش محمدی؛ مهستی شیرازی؛ آمنه کشاورز

» ادامه مطلب